تاراجونمتاراجونم، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

دخترم تارا

نقاشی کودکتان را تحلیل کنید تا به دنیای درونیش برسید !

یك آسمان بنفش با گل‌هایی كه در آسمان پرواز می‌كنند. درختانی با برگ‌های قرمز و یك خانه با دودكش. جاده‌ای كه توی آن یك ماشین حركت می‌كند و بچه‌ها و مامان و بابا كه دست هم را گرفته‌اند و موهایشان سیخ سیخی شده است.  این نقاشی زیبا‌ست. مامان به او می‌گوید:  چرا آسمان بنفش است؟  چرا گل‌ها توی آسمان هستند؟  چرا موهای ما سیخ سیخی است انگار ترسیده‌ایم.  زیبا می‌گوید دلم می‌خواد. دوست ندارم عوضش كنم. مادر نمی‌داند كه هر چیزی كه كودك می‌كشد ریشه در تفكرات و دنیای تخیلی او و واقعیات پیرامونش دارد........ ادامه مطلب را...
19 فروردين 1391

عکسهای سیزده به در 91

  میخوام برای بابایی دسته گل درست کنم عینک الناز رو ازش گرفتی مجبوری بینی تو بالا بگیری تا نیفته!!!!!! از راست: الناز و اشکان(بچه های خاله مرضیه) فرید (پسر دایی جواد) اون بالا هم که سرکار خانم تارا خانم و بابایی (سد کوثر) مامانی فدات بشه عزیزم اینم قاب عکست با عکس پرنسسهایی که دوست داری اینم از مشق شب تارا جونم کلمات تراشه های الماس رو جلوش میذاره و شکل کلمات رو نقاشی میکنه مامان قربون دخمل باهوشش بشه ...
17 فروردين 1391

تولد بابایی

روز 12 بهمن تولد باباجون تارا بود .اونروز نتونستیم تو وبلاگ بهش تبریک بگیم به جاش امروز تولدش رو با دوستای دنیای مجازیمون جشن میگیریم. تارا: بابا جونم بهت تبریک میگم رویا : خوشبختی من در بودن با توست وروز تولد تو تقدیر خوشبختی من است. تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریایی ات به وصال قلبم نشاندی. عزیزم به خاطر همه آرامشی که از تو دارم خدا را شکرمی گویم .به پاس تمام خوبیهایت بهترینها را برایت آرزو دارم. بهترین عشق دنیا زیباترین گلهای گیتی تقدیم به تو ... تولدت مبارک     ...
15 فروردين 1391

پادردهای دخترم تارا

بعد از از تعطیلات همراه با خانواده عمو غلامرضا  برگشتیم خونه و تارا جونم تو این سه چهار روز چنان سرگرم بازی با دختر عموهاش (مهسا خانم و فرناز جان) هست که دیگه شب از خستگی توانی براش نمی مونه ، یک شب از ساعت٧:٣٠ دقیقه خوابید تا فردا ساعت ١٠ صبح .  همیشه از درد پا می ناله (مربوط به درهای رشد در کودکان به علت رشد استخوانها و کشیدگی عضله) تا اینکه دیشب ساعت ٤ صبح با گریه از خواب بیدار شد و میگفت پاهامو ماساژبده مامان و از ته دل گریه می کرد.   >www.kalfaz.blogfa.com  فدات بشم عسل من که به غیر از ماساژ هیچ کار دیگه ای از دستم برنمی اومد برات انجام بدم . وقتی دیدم اشکات تمومی نداره و ساکت نمیشی   &...
10 فروردين 1391

این خاطرات خوش بچگی رو یادتون میاد؟

 برگرفته از وبلاگ  یک عاشقانه آرام مونا  http://mb88.persianblog.i ) شما یادتون نمیاد ؛ اون موقع ها مُچ دستمون رو گاز می گرفتیم , بعد با خودکار روی جای گازمون ساعت می کشیدیم ... مامانمون هم واسه دلخوشی مون ازمون می پرسید : ساعت چنده ؟ ذوق مرگ می شدیم ! - شما یادتون نمیاد ؛ وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم , الکی مداد رو بهانه می کردیم بلند می شدیم می رفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم . - شما یادتون نمیاد ؛ یک مدت مد شده بود دخترا از اون چکمه پلاستیکی صورتیا می پوشیدن که دورش پشمالوهای سفید داره ! - شما یادتون نمیاد ؛ که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود ! کانال یک و کانال دو . - شما یادتون نمی...
10 فروردين 1391

سال نو مبارک

بـنام خدای بهار آفرین  / بهار آفرین را هزار آفرین به جمشید و آیین پاکش درود / که نوروز از او مانده در یادبود . . . نـــــوروز مـــــبـــــارک بهار می آید تا یادمان بماند که اگر نمی شود همیشه سبز ماند می توان دوباره سبز شد... با درود فراوان به همه شما دوستان عزیز وبلاگی ،   فرا رسیدن نوروز باستانی، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بر همه ایرانیان پاک پندار، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد. سلامت ، سعادت ‌، سیادت ، سرور ، سروری ، سبزی و  سرزندگی هفت سین سفره زندگیتان باشد. سال نوتون مبارک باشه بچه ها ...
6 فروردين 1391

تارا و این چند روز

                    طی چند روز گذشته یه خونی تکونی داشتیم در حد تیم ملی  چهارگوشه خونه رو من و بابایی گرفتیم و تکوندیم. تارا خانوم هم این بین یه دل سیر آب بازی کرد. سه چهار باری تعویض لباس نمود و یکی دوباری هم سر خورد و افتاد. خلاصه هنگامی که آمپر تمیزی خونه فول شد  ومخزن انرژی ما به صفر رسید و خسته و کوفته ولو شدیم یه گوشه ای  تازه خانوم خانوما بازیش گرفته بود و میگفت بیان فوتبال بازی کنیم ...قایم موشک ...خاله بازی .... فرداش دخملی رو بردیم خونه عمه و اینقد باامین و یاسین بازی و ورجه وورجه و شیطنت کرد که و...
23 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم تارا می باشد