تاراجونمتاراجونم، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

دخترم تارا

ضایع کردن مامان

1390/9/6 12:55
نویسنده : رویا
1,577 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز تارا خانومی سرما خورده بود بهش گفتم مامانی ببرمت پیش دکتر؟گفت آره ولی باید ازم نوار قلب بگیری ! گاهی وقتا یهو می گفت آخ قلبم درد گرفت ودستشو دقیقاً روی قلبش می گذاشت. نگران شده بودم یه بار هم گفتم که باید تارا رو ببرم ازش نوار قلب بگیرم که از اون موقع به بعد همیشه می گفت یالا باید منوببری نوار قلب بگیرم !!niniweblog.com

تا اینکه دیروز که بردمش دکتر برای سرماخوردگی به دکتر گفتم که گاهی وقتا میگه قلبم درد می کنه ، دکترش گفت که نه عضلات بین قفسه سینه اش هست وچون بچه در حال رشده ممکن دردش بگیره ، من گفتم ولی تارا دقیقاً دستشو روی قلبش می ذاره و میدونه که قلبش کجاست. دکتر هم ازش پرسید عموجان دستتو بذار روی قلبت ببینم کجاته ، و بله خانوم دستشو گذاشت طرف راست سینه اش و گفت اینجا ...استرس دکتر خندید و این وسط مامان اساسی ضایع شد.

ماهم از رو نرفتیم تا تو دفترچه درخواست انجام نوار قلبو نوشت و رفتیم کلینیک گرفتیم و خوشبختانه هیچ مشکلی نداشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان طاها
5 آذر 90 12:32
من و تو با هم تفاوتهای زیادی داریم تنها نقطه مشترکمون تو حس زیبای مادر بودنه.

وبلاگه بسیار زیبایی دارین .

خوشحال میشم به طاهای منم سر بزنید و با هم تبادل لینک داشته باشیم.



آریوبرزن
5 آذر 90 22:42
سلام راستی چندتاازعکس های تاراخانم رابگذارید. اون خاطره ای که درشیرازبه کلاغ گفت هواپیماکوچگه هم خیلی جالب است .
نیکا شفیعی
6 آذر 90 8:35
اجی ول کن په دورت سی چنه ایقدرسرش سرمایه اینی.درضمن دکتر راهم اشتباه نوشتی.درکل وبلاگ قشنگی داری به خصوص عکس تارا
negin
22 آذر 90 14:49
سلام پست قشنگ و بامزه ايي بود تصورش هم باعث لبخند زدن ميشه . انشااله كه ساليان سال وهميشه زير سايه پدر و مادر مهربونش صحيح و سالم زندگي كنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم تارا می باشد